اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري رد مي شي بر ميگرده و نگات ميكنه بدون براش مهمي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي افتي بر ميگرده و با عجله مي ياد سمت تو بدون براش عزيزي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي بر ميگرده و نگات مي كنه بدون واسش قشنگي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه مي كني بر ميگرده مي ياد باهات اشك ميريزه بدون دوست داره
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري با يه نفر ديگه حرف ميزني تركت مي كنه بدون عاشقته
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري تركش مي كني فقط سكوت مي كنه بدون ديوونته
اگه يكي رو ديدي كه از نبودنت داغون شده بدون كه براش همه چي بودي
اگه يكي رو ديدي كه يه روز از بي تو بودن مي ناله بدون كه بدون تو مي ميره
اگه يكي رو ديدي كه بعد از رفتنت لباس سفيد پوشيده بدون كه بدونه تو مرده
اگه يه روز ديديش كه يه گوشه افتاده و يه پارچه سفيد روش كشيدن بدون واسه خاطر تو مرده....
این روزها
کسی به کسی نمی رسد
کمی چای که می نوشی
فکر می کنی
دنیا چقدر کوچک می شود
اندازه ی همین کف دست
یا این رگ کوچک
که دارد هی بالا و پایین می پرد
نگاهش که می کنی
سرت گیج می رود
میان این خطوط سر در گم
گم می شوی
خط اول را دیده ندیده
خط بعدی شروع می شود
خط بعدی
خط بعدی
خط
...
خط روی خط می افتد
الو .......... الو
صدا به صدا نمی رسد
- آدم به آدم
......
چهار می شود
گاه میل می کند به صفر
گاه نیز می زند به کله اش...
هوس کند می رود به آسمان،
هزار می شود.
یک و یک برای من...
-- من که سال هاست در ردیف آخر کلاس زندگی نشسته ام --
جز دو خط ساده نیست؛
جز دو خط که پا به پای هم در سفید صفحه راه می روند،
وز این جهان خط کشی و کاغذی عبور می کنند...
جز دو خط ساده که در انتهای دور در تقاطع زمین و آسمان؛
روی خط نازکی به نام زندگی عاقبت به پای هم ...
پیر می شوند!
« توی گوشتان فرو کنید! یک و یک مساوی دو است. »
آه...
من که حرف این حساب را سرم نمی شود
دنیا را بد ساختند.
کسی را که دوست داری٬ دوستت ندارد
کسی که تو را دوست دارد٬ دوستش نداری
اما...
کسی که تو دوستش داری و او هم دوستت دارد٬
به رسم و آیین زندگانی به هم نمی رسند٬
و این رنج است
زندگی یعنی این.
مال منی و به اندازه دلم
یا معبدی که به سمت تو مایلم
بغض شبانه که از راه می رسد
خورشید وار می آیی مقابلم
حالا که از تو به دریا رسیده ام
پس کو بساط رسیدن به ساحلم
*زندگی *
زندگی یعنی مسیری رو به آب ، زندگی یعنی نه بیداری نه خواب
زندگی یعنی سرای امتحان ، زندگی یعنی در ان عاشق بمان
زندگی یعنی کمی و کاستی ، زندگی یعنی دروغ و راستی
زندگی یعنی صفا ، مهر و وفا ، زندگی یعنی ستم ، جور و جفا
زندگی یعنی سفر ، راهی دراز ، زندگی یعنی جهانی رمز دار
زندگی یعنی مهی در پشت ابر ، زندگی یعنی بلا و درد و صبر
زندگی یعنی دو روزی میهمان ، زندگی یعنی فریب میزبان ....
عشق یتیم تر از آن است که به دست رودخانه ی روزگار سپرده شود
عشق حقیقی تر از آن است که پشت ابری پنهان شود
با عشق زمان فراموش می شود و با زمان هم عشق فراموش می شود
عشق مثل ساعت شنیه; قلب رو پر میکنه عقل رو خالی
عشق یک حادثه است وجدایی یک قانون .بیا حادثه ساز و قانون شکن باشی
عشق مثل ساندویچه که دو نفر از دو طرف شروع می کنن به خوردن ، وقتی به هم میرسن که تموم شده
عشق یعنی علاقه ی شدید قلبی
ع = علاقه
ش = شدید
ق = قلبی
در عشق راهی برای عقل نیست آنانکه عاقلانه عاشق شده اند
عاشق نیستند عاقلند.
آنانکه عاشقانه عاشق شده اند ، دیوانه اند .
عشق مثل ابه .میتونی تو دستت قایمش کنی اما اخرش یه روز دستتو وا میکنی میبینی نیست
بی اینکه بفهمی پر از خاطرست
راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیرید.
عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است
عشق فراموش کردن نیست بلکه به خاطر سپردن است ،عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است،
عشق دیدن نیست
بلکه احساس کردن است ،عشق جا زدن و کنار کشیدن نیست
بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است
دبیر شیمی: عشق چیزی ست که بر قلب اثر می کند
دبیر زیست: عشق تنها بیماریست که ویروس آن از طریق چشم وارد می شود
دبیر ورزش: عشق اولین توپی است که با اولین نگاه وارد دروازه قلب می شود
دبیر ریاضی: رابطه عشق و معشوق مثل زاویه قائمه است
گفت آغازش سراسر بندگیست گفتمش پایان آن را هم بگو گفت پایانش همه شرمندگیست
گفتمش درمان دردم را بگو گفت درمانی ندارد، بی دواست
گفتمش یک اندکی تسکین آن گفت تسکینش همه سوز و فناست
* عشق *
عشق یعنی با تو خواندن از جنون ، عشق یعنی سوختنها از درون
عشق یعنی سوختن تا ساختن ، عشق یعنی عقل و دین را باختن
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ، عشق یعنی گم شدن در باغ دل
عشق یعنی تو ملامت کن مرا، عشق یعنی می ستایم من تو را
عشق یعنی در پی تو در به در ، عشق یعنی یک بیابان درد سر
عشق یعنی با تو آغاز سفر ، عشق یعنی قلبی آماج خطر
عشق یعنی تو بران از خود مرا ، عشق یعنی باز می خوانم تو را
عشق یعنی بگذری از آبرو ، عشق یعنی کلبه های آرزو
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام، عشق یعنی انتظار یک سلام
عشق یعنی دستهایی رو به دوست ، عشق یعنی مرگ در راهت نکوست
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ، عشق یعنی دل سپردن تا ابد
عشق یعنی سروهای سر بلند ، عشق یعنی خارها هم گل کنند
عشق یعنی تو بسوزانی مرا ، عشق یعنی سایه بانم من تو را
عشق یعنی بشکنی قلب مرا ، عشق یعنی می پرستم من تو را
عشق یعنی آن نخستین حرفها ، عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست ، عشق یعنی هر چه در آن یاد توست
عشق یعنی تک درختی در کویر ، عشق یعنی عاشقانی سر به زیر
عشق یعنی بگذری از هفت خان ، عشق یعنی آرش و تیر و کمان .....
تو نبودی و من با عشق نا آشنا بودم....
تو نبودی و در نهان جانه دلم جایت خالی بود.......
تو نبودی و باز به تو وفادار بودم........
تو نبودی و جز تو هیچ کس را به حریم قلبم راه ندادم......
و تو آمدی.از دوردستها......
از سرزمین عشق......
تو مرا با عشق آشنا کردی.....
با تو تا عرش دوست داشتن سفر کردم........
تو مفهوم عاشق بودن را به من آموختی..........
با تو کامل شدم.......
با تو بزرگ شدم......
با تو الفبای عشق را اموختم.......
ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم......
به تو و کلبه عاشمان بالیدم.......
تو نیمه گمشده ام شدی........
حال که اینچنین شیفته توام باش تا در کنارت آرامش بیابم....
حتی برای لحظه ای از من جدا نشو......
بدون تو دستم سرد است........
بدون تو آغوشم تهی و لبریز درد است......
به حرمت عشقمان...
به حرمت لحظات زیبایمان..........
مرو که بی تو من هیچم.......
بمان با من.....
بدان که تا ابد نام تو بر قلبم حک شده........
بدان که عشقمان همیشه پاک خواهد ماند.............
به وفایم ایمان داشته باش...............
تا به تو نشان دهم معنی واقعی واژه عشق را
اگر کلمه دوستت دارم قیام علیه بندهای من و توست
اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست
اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدای هاست
اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست
پس با تمام وجود فریاد میزنم
دوستت دارم
خدا کنه که بارون بباره بباره بباره
آخه تورو به یاد من میاره میاره میاره
به یاد اون شبی که واسه آخرین بار دیدمت
چطور دلت اومد بری من که تورو می پرسدیدمت؟!
اون شب یه جور دیگه من و نگاه می کردی
یادمه اون شب با بغض من و صدا می کردی
اون شب برای آخرین بار دست من و گرفتی
گفتی خدا نگهدار تنهام گذاشتی رفتی
خدا کنه که بارون بباره بباره بباره
آخه تورو به یاد من میاره میاره میاره
به یاد اون شبی که واسه آخرین بار دیدمت
چطور دلت اومد بری من که تورو می پرسدیدمت؟!
چشاتو وا کن و ظل بزن بهم
واسه دیدن تو اینجا اومدم
اومدم بگم هنوز عاشقم
زیر حرف های قدیمم نزدم
وقت رفتن به تو گفتم عشقم
من یک روز دوباره بر می گردم
تو روز های دوری و تنهایی
روز و شب فقط به تو فکر کردم
چقدر خوبه که دستامو تو دستای تو می زارم
چه دنیایی تو چشمات چقدر دنیاتو دوست دارم
چقدر خوبه که دستامو تو دستای تو می زارم
چه دنیایی تو چشمات چقدر دنیاتو دوست دارم
با نگاه مهربونت امشب
به قشنگی شب مهتابه
خنده های تو پر از احساس
بعضی وقت ها اخمت هم جذابه
نمی دونم تو کی بودی اما
من دیوونه رو مجنون کردی
دلم و تو عشق تو گم کردم
وقتی موهاتو پریشون کردم
چقدر خوبه که دستامو تو دستای تو می زارم
چه دنیایی تو چشمات چقدر دنیاتو دوست دارم
چقدر خوبه که دستامو تو دستای تو می زارم
چه دنیایی تو چشمات چقدر دنیاتو دوست دارم
شال و کلاه کن اسمون خیسه ،
چترتو وا کن گریه بارونه
حال و هوای برق ریزون چشمات
پاییزم نمیدونه ...
پروانه وقتی که میسوختن
تقدیرتو دوختن به تقدیرم
هر وقت دلت میگیره میسوزم،
هر وقت دلت میسوزه میمیرم !
خیلی دلم گیره، خیلی گرفتارم،
دوست داشتنت خوبه، خیلی دوست دارم
خیلی دلم گیره، خیلی گرفتارم،
دوست داشتنت خوبه، خیلی دوست دارم
محبوب من چشمات به من میگن،
روز جدایی خیلی نزدیکـــــــه،
میری نمیدونی که دور از تو ..
دنیام چقدر غمگینو تاریکه!
دنیای من تاریک و غمگینه،
بار جدایی خیلی سنگینه..
هر کس که از حالم خبر داره،
از شونه هام این بارو برداره!
خیلی دلم گیره، خیلی گرفتارم،
دوست داشتنت خوبه، خیلی دوست دارم
خیلی دلم گیره، خیلی گرفتارم،
دوست داشتنت خوبه، خیلی دوست دارم
پای تو نشستم/ببین که اخرش چی شد
آرزوهای قشنگم /واسه تو سهم کی شد؟
دلمو شکستی و رفتی پیِ کاره خودت
اینا تقصیرِ توئه / اون دلِ بیمارِ خودت
دلِ بیمارِ خودت
خیلی دلم ازت پره / بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه / دل از دلِ تو میبره
قلبمُ پس فرستادی / خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم / پاشو برو ، تو آزادی
میدونستم ، مزه ی عشقم دلتُ میزنه
دلِ تو یه تیکه سنگِ خوب محالِ بشکنه
تورو دستِ کم گرفتم / که این شد آخرش
هنوزم خاطرت اینجاست / بیا بردار ببرش
بیا بردار ببرش
خیلی دلم ازت پره / بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه / دل از دلِ تو میبره
قلبمُ پس فرستادی / خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم / پاشو برو ، تو آزادی
من نمیتونم بخندم دست خودم نیس
واسه دیدنت یه لحظه ام دل تو دلم نیس
هنوز از یادم نرفته مهربونیات و کارات
مگه توبه من نگفتی میخوامت با نگاهات
باورش برام عجیبه که شنیدم تنها نیسی
داری از اون ور دنیا موج منفی میفرستی
باورش برام عجیبه که میگن منونمیخوای
که دیگه مثل قدیما سرنمیزنی نمیایی
شاید اشتباه من بود که ازت فرشته ساختم
پای دوست داشتن تو من همه زندگیمو باختم
شاید اشتباه من که ازت فرشته ساختم
پای دوست داشتن تومن همه زندگیمو باختم
فرصت زندگی داری بخاطرم خطر نکن به پای این شکسته دل جوونیتو هدر نکن
حیفه بمونی با غم عشق من بی خانمون به شعله ها نگاه بکن منم یه شمع نیمه جون
*میشناسمت ای خوب من وابسته ای مثل خودم من نمیخوام درگیر این دردی بشی که من شدم*
همینقدو بهت بگم خسته و وامونده شدم تقدیر بی وفا میگه مهمون ناخونده شدم
اینکه بهت میگم برو خیال نکن که راحته بدون که بعد رفتنت دلم فکر شکایته
نگاه بی تفاوتم ترسیه از برگشتنت خواستم بیفته از سرت عادت دلتنگ شدنت
*میشناسمت ای خوب من وابسته ای مثل خودم من نمیخوام درگیر این دردی بشی که من شدم*
همینقدو بهت بگم خسته و وامونده شدم تقدیر بی وفا میگه مهمون ناخونده شدم
فرصت زندگی داری بخاطرم خطر نکن به پای این شکسته دل جوونیتو هدر نکن
سخته گذشتن از همون عشقی که پوچ و خالی نیست با سرنوشت چی میشه کرد وقتی دیگه مجالی نیست
تو احساس منو بازیچه کردی
نفهمیدی که با دنیام چه کردی
داری میری بدون من ولی باز
بدون شب,گریه هامو میشه هم راز
شب یلدای بی پایان و آغاز
تو احساس منو بازیچه کردی
نفهمیدی که با دنیام چه کردی
داری میری بدون من ولی باز
بدون شب,گریه هامو میشه هم راز
شب یلدای بی پایان و آغاز
نگاکن چی به روز من اوردی
منو با رفتنت دیوونه کردی
کدوم ویرونه رو باید بگردم؟
تو دنیای منو ویرونه کردی
تو احساس منو بازیچه کردی
نفهمیدی که با دنیام چه کردی
از احساسم تو دل نکن
چقددوری از عشق من
میشه چیزی بگی به جای رفتن؟
تو احساس منو بازیچه کردی
نفهمیدی که با دنیام چه کردی
داری میری بدون من ولی باز
بدون شب,گریه هامو میشه هم راز
شب یلدای بی پایان و آغاز
دست خودم نیست که واست اشکامو جاری می کنم
با اینکه سهم من نبود باز بی قراری می کنم
سخته دلت رو بسپری به اونکه آخرش می ره
دیگه برای موندنت برای داشتنت دیره
اون که می گفت دعا بکن بهش بگو اثر نداشت
بگو که گریه های من پیش خدا اثر نداشت
الهی هیچ وقت نبینی
الهی که سرت نیاد
حتی یه لحظه درد من درون بسترت نیاد
تا به ابد دورشه ازت هر چی غمو جدائیه
هرکی هنوزم تو سرش هوای بی وفائیه
کاشکی میشد ثانیه ای به یاد من سر بکنی
کاشکی میشد ترانه ی عشقمو باور بکنی
یاد تو هرگز از سرم جدا نمیشه نازنین
کلام آخرم اینه دوســــــــــــــــــت دارم فقط هممین
![](http://akslar.com/wp-content/uploads/2010/05/love_photos_111.jpg)
تو که خوبی منم خوبم...
چه جوری شد نمیدونم که عشق افتاده به جونم
خودت خونسردی اما من نه اینطوری نمیتونم دارم حس میکنم هر روز به تو وابسته تر میشم
تو انگاری حواست نیست دارم دیوونه تر میشم
یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم......
بگو با من چیکار کردی که اینجور درب و داغونم
نه گریونم نه خندونم مثل موهات پریشونم
من از فکرو خیال تو همش سردرد میگیرم
سر تو با خودم ، با تو ، با یه دنیا درگیرم .........
یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم...
![](http://up.vatandownload.com/images/nbsd3hes263iusm173.gif)
تعداد صفحات : 6