سلام عزیزم
هر شب که میخوام بخوابم ، اولین فکری که وارد ذهنم میشه تو هستی ، نمیخوام بگم فقط تو بیکاری به فکرتم ، میخوام از بیقراری ای برات بگم که دلمو درد میاره ، میدونی بخاطر چی موقع خواب دلم برات میلرزه ؟ چون احساس میکنم که با خوابیدن از تو قافل میشم
هر روز و هر لحظه ، هر کاری که بخوام بکنم به این فکرم که چقدر منو به تو نزدیک میکنه و این کاری که میکنم تا چه حد میتونه توی زندگی تو موثر باشه ، انقدر عشق تو برام شیرینه و انقدر عاشق خندیدن و برق چشمای مهربون و صدای دلنشینت هستم که تو هر کاری تنها بهونم تو هستی .
هر چقد از خانوم بودنت بگم کم گفتم ؛ اون دل مهربونت چنان به دلم نشسته که دیگه نمیتونم از فکرت بیرون بیام ، و دوست دارم هر لحظه کنار تو باشم ، دوست دارم که هر روز صورت ماهتو ببوسم و تورو تو آغوشم بگیرم ، اون دستای کوچیک و ظریفتو بگیرمو بو کنم تا توی عمق دلم عطر باطراوت روح تو رو لمس کنم …
فکر کردن به این که کنار تو باشم و برام “لبخند” بزنی دیوونم میکنه و قند توی دلم آب میکنه ، هر موقع به لحظه هایی که به دیدنت میومدم و انتظارتو میکشیدم فکر میکنم ، چشمام سیاهی میره ، مخصوصا موقع خواب که هیچ ططور نمیتونم حرفامو بهت بگم یا برات بنویسم ، نمیتونی درک کنی که چقدر دردناکه انتظار با تو بودن ، الان که برات مینویسم خیلی دلم آروم میشه چون حس میکنم که حرفامو میخونی ، امیدوارم که واقعا همه حرفامو بخونی چرا که فقط با عشق تو مینویسم ، و چنان عشقی رو احساس میکنم که به یاد تو آغوش گرفتنت میفتم ، مثل عکس بالا ، و وقتی به اون درجه عشق و نزدیکی میرسم عمیقترین نفس زندگیم رو میکشم ، نفس میکشم تا قلبم بیشتر به قلبت بچسبه و توی عمق نفسم نبض سینه ی پر از عشق و مهربونیت رو حس کنم … اینجوریه که یکم آرومتر میخوابم تا صبحی دوباره رو با عشق به تو آغاز کنم
دوستت دارم خانوم شیرینم
همه زندگیم تقدیم چشمای ناز و دل مهربونت
تا دنیا دنیاست عاشقت میمونم